روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

+  باور کنم همه چی تموم شده ؟

- باور کن که اصلا چیزی وجود نداشته 



قطعا یه کلمه ی" احمق " هم توی جمله ی دوم مستتره ...


از درگیری های ذهنی خودم با خودم :|