روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

19

اینکه به یکی بگی با تو خوشحالم و طرف بذاره بره یعنی چی؟!!

یعنی من نیستم؟ یعنی بیخود خوشحالی؟ یعنی من با یکی دیگه خوشحالم؟

این واقعا یعنی چی؟!

یکی اینو به من بگه!!!

18

از وابستگی متنفرم :|


دوباره از صبح انگار یه سنگ صد کیلویی روی سینه امه... درد میکنه این لعنتی


همه اشم از دلتنگیه :|

17


هیچوقت که دوستت دارمی از زبونت نشنیدم!!

ولی همین محبت های ساده... همین اهمیت دادنا

همین که تا چند دقیقه پیش فکر میکردم همه درد دلات و نظر خواستنات با منه و الان دیدم نیست! خوب یعنی چی؟!

یعنی همون یه ذره حسم توهم من بوده ... :)

16

واقعا دلیل آدمهایی که 

توی شادی و غم و مریضی و روزمرگی و ... کنارشونی 

و اگه یه روز سرد باشی تنهات میذارن چیه... ؟!