روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد


تنهایی که طولانی میشه ..

معیار دوست داشتن آدم ها هم عوض میشه !!

یهو آدم میبینه گلدون شمعدونی گوشه اتاقشو

با کل دنیا هم عوض نمیکنه !!!


فراموش شدن درد داره


حتی بیشتر از فراموش کردن...




عشق اندازه یک حبه قند است

گاهی می افتد توی فنجان دل ما حل می شود

آرام ... آرام ...

بی آنکه اصلا ما بفهمیم

و ... روحمان سر می کشد آن را ...

عاشق می شوی به همین سادگی ..

اینکه آدما تاریخ مصرف دارن و اینکه دوستی ها زمان انقضا دارن دیگه زیاد عجیب نیست

قصه از اونجایی دردناک میشه که این تموم شدنه به زبون میاد...


من که تا حالا نگهش داشته بودم

چرا گفتم؟

هم تو رو آزار دادم هم از دست...

هیچی نبود جز یه خیال..

اما تو بودی...