روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

روزهای بدون حضور تو چقدر طولانی و کسل کنندس


من آخه چه مرگمه حاضرم اینجا زار بزنم اما نپرسم تو مغزت چی میگذره

دارم له میشم اینجا زیر بار این فکر که مخاطب این جملات عاشقانه ات کیه غیر از من... که عشق تازه یعنی چی


بازم درد وحشتناک قفسه سینه ام...




چه بده خودتو گول بزنی

بالاخره یه جایی دستت واسه دلت رو میشه

اونروزه که شرمنده اش شدی...

دیگه به حرفت گوش نمیده

.

.

.

کاش از اولم نمیداد ...


خدایا شکرت

شکرت که اگه هیشکیم نباشه بازم تو هستی


همیشه دلتنگی به خاطر نبودن کسی نیست
 
گاهی بخاطر بودن کسی ست که حواسش به تو نیست .. !


سردی دیدن خیلی درد داره خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی زیاد.... :|