روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد


بــاران تمــام شــد!

حــالا مــی تــوان نشســت و

بــرای آنــان کــه

دیگــر بهــانــه ای نیســت

بــرای آمــدن شــان،

گــریســت . . .






سینا بهمنش

 

 

به گمانم حالا میدانم چرا من منتظر پی ام تو هستم... تنها چراغ روشن ایدی!

آیدی تو پر از چراغهای روشنی که با هر آنلاین شدن...

من اما تمام درهای دنیا را بستم روی خودم 

چه اینجا در این دنیای پر دروغ مجازی

چه بیرون در آن دنیای پر دروغ واقعی

بیهوده انتظار دارم... ( داشتم )

تو مال من نمیشوی

همین