روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

خیلی چیزا بود که باید می گفتم و نگفتم

فک کنم اولین درس برای بزرگ شدن این باشه که باور کنی توی زندگی خودتی و خودت

بی اینکه کسی باشه که حتی ذره ای بشه روی بودن و کمکش حساب کنی

باید بهت می گفتم تو مقدس ترین آدم روی زمینی برام

باید می گفتم تو برای من هیچوقت نه بد میشی نه تموم

باید می گفتم خیلی مرد بودی که همین 5 سالم بودی و بد نشدی

هیجوقت بد نشدی برخلاف همه ادمایی که یه روزایی بد بودن

باید بگم تو هیچوقت حتی پتانسیل بد شدنم نداشتی

نمی خواهم تصویرهای بد این روزا، ساعت ها و روزای خوبی که داشتیم رو زیر سوال ببره

پس دیگه سعی میکنم نیام

تا با سوالام اذیتت کنم تا حرفام نشه آمار گرفتن

دوستت دارم ... با همه نبودنات ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد