روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

یادت که میفتم بغضم خفم میکنه یعنی انقد راحت و بی حرف میری ؟

میدونم خیلی چیزا توی زندگیت عوض شده میدونم اون آدمی که می شناختم دیگه وجود نداره

اااااااااااه نمیخام گریه کنم

میدونم دیگه هیچ جا ممکن نیست ببینمش

اما باورش سخته

توقع یه خدافظی مطمنم خواسته زیادی نبود

خوشبخت باشی کنار هرکی که قراره باهاش بمونی ............

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد