روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

هی زور میزنی حرفای بقیه رو ندیده بگیری

بی توجهی های خودشو سرسری رد کنی

هی سعی میکنی یادت بره دوس داشتن این شکلی نیست و با این سردی ها و دوری ها نمیشه

اما باز یه چیزاییو نمیشه ندیده گرفت

نرفتی جبهه و میون خمپاره ها که نگران بشم ! اما حداقل به خاطر اون همه اصرار و ...

یه روز قراره همه چی خوب بشه

قراره بشه ... پس میشه :)

شروع جدید زندگیت پر از انرژی و عشق عزیزم  : )

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد