انرژی مثبت فرستادن و امیدواری وقتی هیچی توی این دنیا دیگه اون رنگی که میخای نیست قصه همون خنده های اون روزه تو میشه که گفتی این حرفا چیه ؟ حالتو با چیزای خوب، خوب نگه دار!!
بهم برخورد و قهر کردم البته که حق داشتم چون دعای من معنیش عشق بود و خندیدن به عشق یعنی نادیده گرفته شدن و مسخره شدن
یادم میاد هربار برای هرچی خیلی ناامید بودم و خیلی سعی کردم فکر کنم همه چی خوب میشه یهو همه چی نابود شده
شاید دلیلش اینه دیر یادم میاد ... اما نه من همیشه برات آرزوهای خوب داشتم همیشه برای هردومون آرزو کردم ... از خدا خواستم همه چیو درست کنه ...
هی خودمو مقصر میدونم هی میگم دارم تقاص ناراحتی تو رو پس میدم اما مگه این روزا فقط تو ناراحت بودی ؟ مگه فقط تو عذاب کشیدی؟ مگه فقط تو اذیت شدی؟ .... یادت که میاد دقیقا 40 روز پیش کی باعث شروع این قصه تلخ بود .... وقاحتت توی گذاشتن اون پست بی اینکه فک کنی یکی هر روز به امید دیدن یه ذره شادی تو،یه ذره عشق تو، اون صفحه لعنتیو چک میکنه ...
احمقانس ولی فک میکنم درست میشه
همین دیشب بود که با لبخند تو رو از کاتالوگ کائنات سفارش دادم ... توی اون کتاب راز لعنتی نوشته بود فقط سفارش بده نه نگران باش و نه دوباره سفارش بده ...
عشقم شاید یه روز اینجارو خوندی