مثل احمقا روزی سه چهار بار آیدی دی اکتیو شده رو فعال می کنم ببینم چی نوشتی؟ ... ببینم خوبی؟ ببینم هنوز دلتنگم میشی ؟... ببینم بی من روزات چه جوری میگذره ...
روزی بیست بار یاهومو چک میکنم جواب ایمیلو دادی ؟ آف گذاشتی برام ؟ یعنی ممکنه بازم چراغت روشن شه ؟
خسته کردم همه رو از این سوال مسخره که : یعنی دیگه بر نمیگرده ؟ یعنی نمی خواهدم دیگه ؟ یعنی فراموشم کرد
دلم برای خودم میسوزه برای از دست ذادن تنها دارایی دلم ... برای از دست دادن تــو ... دلم بی تو خیلی فقیر شد خیــــــــــــلی ... عزیز ِتکرار نشدنی ِ من ...
آبجی کوچیکه راست میگه باید به حرف دلم گوش میدادم
تــــه سراغ گرفتنت همین بود ! آف هایی که اگر چه دلتنگیو فریاد نمیزد اما برای تویی که عادت به همینم نداشتی خودش یه دنیا بود
زمان به عقب برنمیگرده و تو هیچوقت نمی فهمی که روز تولدم بیست بار چک کردم و دیدم که هنوز آی دی الی چقد دلم بیشتر از همه عمرم فریادت زد ... هیچوقت نمی فهمی تمام دلتنگی ماه مزخرفیو که گذشت
و ماهی که رسید تا من برای همیشه بی تو بشم
از تمام پاییزا متنفرم از تمام آبان ها بدم میاد
دلم دیگه نه تولد می خواهد نه زندگی وقتی تو توش نباشی