روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

روزمرگی های من

می نویسم که فراموش نکنم امروزم چطوری سپری شد... شاید فردا دلیلی برای لبخند باشد

42

خسته که میشم

ناامید که میشم

کم که میارم

از تو که می برم!

فقط سکوت میکنم

.

.

.

دست و پا نمی زنم

شکایت نمی کنم

غر نمی زنم

فقط نگاه می کنم

کسی هست این حس و حالمو بفهمه...؟!

یا باید خودم باز خودمو از این حال و هوا بکشم بیرون و فراموش کنم و لبخند بزنم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد